بردیا یکی از فرزندان کوروش، پادشاه سلسله هخامنشی است. او قبل از اینکه به حکومت هخامنشیان برسد، به قتل رسید. درباره ی چگونگی مرگ او داستان های مختلفی بیان شده است.

   یکی از مورّخین می نویسد:« از زشت ترین کارهای کمبوجیه، پادشا هخامنشی، از بین بردن برادرش بردیا بود. او پس از اینکه به حکومت رسید، عازم سرزمین مصر شد، ولی در مصر از روی حسادت به بردیا، از جهت اینکه بردیا مهارت عجیبی در کمان کشی داشت- به طوری که هیچ یک از پارسیان و نظامیان سپاه کمبوجیه از عهده ی این کار، همانند او بر نمی آمدند- اقدام به قتل وی کرد.»

   برخی نوشته اند:« وقتی بردیا به سوی پارس روانه شد، کمبوجیه در خواب چهره ی شخصی را دید که در لباس سفیر و فرستاده، به سوی او می آید و می گویدکه بردیا بر تخت شاهی نشسته است و با سرش آسمان را لمس می کند. به دنبال این خواب کمبوجیه وحشت زده شد که مبادا برادرش بردیا، او را به قتل برساند و حکومت را به دست بگیرد. پس یکی از سرداران خود را به نزد بردیا فرستاد. او مأمور کشتن بردیا بود. روزی پرکساسپ، مأمور و سردار کمبوجیه، بردیا را به شکار برد و در شکارگاه تیری را عمداٌ به خطا به سوی او پتاب کرد و او را از پای در آورد.»

   روایت دیگری نیز هست که قاتل بردیا او را بر لب دریای سرخ برد و او را به دریا افکند و بردیا در آب خفه شد.

   در مورد علل و انگیزه های قتل بردیا، ماد ها و روحانیون زرتشتی نیز بی تأثیر نبوده اند.آنان کهدر دربار کمبوجیه، خوابگذار و اداره کننده ی مراسم دینی بودند، از ساده لوحی و اختلالات روحی کمبوجیه استفاده کردند و او را تشویق به قتل برادر کردند. لذا به کمبوجیه گفتند:« غافل از یک واقعیّت نباش که بردیا، برادر کوچکتر تو، از محبوبیّت زیادی در نزدمردم برخوردار است و این احتمال خطرناک وجود دارد که وی در غیاب تو در زمان لشگرکشی به مصر، زمام امور را در دست گیرد و تو را از پادشاهی بر کنار کند. پس چاره ی کار در این است که بردیا را از سر راه خود برداری. بدین صورت بود که کمبوجیه تنها برادر خود را به قتل رساند تا به مطامع خود برسد.»(1)

 

   1.هخامنشیان؛ خدادادیان، اردشیر، مجموعه سوّم، صص56-60.